ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





User Tag List

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2014/10/23
    محل سکونت
    اسلامشهر
    نوشته ها
    180
    347
    Mentioned
    3 Post(s)
    Tagged
    13 Thread(s)

    گزارش پیاده گردی در کوه معابد در چین آذر ماه 93 قسمت دوم

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اگر قسمت اول رو مشاهده نکردید، ابتدا مطالعه کرده سپس قسمت دوم را مشاهده نمایید....
    [Only registered and activated users can see links. ]
    ...
    در ورودی معبد چند مجسمه بودند که دست به آلات موسیقی بودند...



    و این یکی هم شاید نماد خشم باشه...



    و بالاخره مجسمه اصلی که خیلی آرام و متین نشسته است و بسیار خونسرد به خواب فرو رفته است



    و مردمی که گاه در حال سجده بودند و گاه در حال خواندن اوراد....





    نکته جالبش اینه که بودا جزء ادیان ابراهیمی نیست ولی به همان صورت که در ادیان ابراهیمی، پیروان ادیان سجده کردن دارند و خواندن اوراد و اذکار از روی نوشته دارند، همین جا هم با همچین صحنه هایی مواجه می شویم.

    پس از خروج از داخل معبد همانطور که قبلا هم اشاره کردم، به داخل این شی عجیب سکه پرتاب می کردند



    در دخل محوطه معبد که قدم می زدم راهبانی رو می دیدم که در حال انجام مناسک خاص بودند





    این آقاهه هم در حال روشن کردن عود هستش.



    هنگام خروج از محوطه این معبد درختی بود محصور که ملت دور آن جمع شده بودند و تماشا می کردند.... جلوتر که رفتم دیدم بله... چند تا سنجاب کوچولو هستند که دارند بازی می کنند.





    و باز هم به هنگام خروج منظره ای زیبا نمایان گردید



    اینم عمو رضا...



    پس از خروج از محوطه و اندکی پیاده روی به ایستگاه مینی بوس رسیدیم. از آنجایی که آن همسفر چینی ما مناسک های خود را به اتمام رسانده بود، باهم دگر به سمت محلی دیگر که خواسته بنده بود رهسپار شدیم. برای رفتن به آن محل که در آنسوی جزیره بود باید سوار مینی بوس هایی می شدیم که کرایه آن هم فکر کنم 30 یا 10 یوان شد.



    خب رسیدیم به محل
    پس از عبور از مسیری چند دقیقه ای به جلوی بنایی با شکوه رسیدیم (معبد تازه ساخت) که در عصر حاضر و توسط بخش خصوصی ساخته شده بود و بیشتر جنبه نمادین و نمایشی داشت.



    در اینجا مجسمه ها همه ماشالا عضلانی بودند



    مشغول گرفتن عکس زیر بودم که برجی بالای تپه ای نمایان گردید



    حرکت کرده و از محوطه معبد کم کم خارج شدیم



    و به سمت برج از مسیر پله ها رهسپار گردیدیم



    به بالای پله ها که رسیدیم از برج هم دیدن کردیم که واقعا برج بلند و زیبایی بود



    از بالا معبد بسیار زیباتر دیده میشد





    دیگه کم کم داشت دیر میشد و تصمیم به برگشت گرفتیم
    سوار مینی بوس شدیم و به سمت ترمینال قایق های مسافربری براه افتادیم



    و از آنجا بلیط تهیه کرده و منتظر قایق شدیم تا برسد. سوار قایق شدیم و به سمت جزیره زوشان حرکت کردیم.

    تقریبا شاید بیشتر جزیره پوتو رو به علت زیغ وقت نتونستیم بگردیم و همین بهانه ای میشه که دوباره در فصلی بهتر و سر سبز تر به جزیره برگردیم.
    همسفرمون هم توی این سه ساعت و خورده ای کلی باهاش گپ زدیم و در حین صحبت ها در مورد مسائل مختلف بحث می کردیم. جالب بود بحث اماکن مذهبی بود که من یکدفعه ای از گوشیم عکسی از مشهد مقدس رو نشون دادم که کلی خوشش آمده بود.
    به زوشان که رسیدیم از هم دگر خداحافظی کرده و جدا شدیم.
    اندکی پیاد روی کردم و داشتم فکر می کردم. بعد از تاملاتی یک تاکسی دربست کردم به سمت پایانه قایق های مسافری که به سمت جزیره محل اقامتون میرفت. فکر کنم تاکسی مترش حدود 16 یوان انداخته بود. مسیر حدود 10 دقیقه به طول انجامید.

    بلیطی تهیه کرده و فورا سوار آخریم قایق در حال حرکت شدم. بعد از حدود 50 دقیقه به جزیر لیوهنگ رسیدم. هوا تاریک شده بود. تاکسی دربست کرده و خود را به کشتی رساندم.

    رفتم پیش یوسف که وقتی مرا دید گفت پوتو رفته بودی؟ گفتم بلی از کجا فهمیدی؟ گفت صبح که سر کار نیومدی و بی خبر رفتی حدس زدم رفتی به جزیره.
    خلاصه اگر کسی بود که همراهیمان کند باهم می رفتیم اگر نبود معتل نمی ماندم و تنهایی دل به دریا زده و به گشت و گذار می پرداختم.
    جزئیات دقیق سفر با تمامی مسیر های گذر کرده و ساعات حرکت قایق ها و قیمت ها و ... رو به یوسف و سامان انتقال دادم تا آنها در اولین فرصت به جزیره بروند.
    بعد از چند روز به دلایلی طبیعی که نتوانستند بروند، بالاخره روزی از روزها صبح زود بیدار شده و به جزیره رفتند و به جای ما که 3 ساعت آنجا بودیم، این دوستان حدود 5 ساعتی در جزیره گردش کردند و عکس ها گرفتند و مکان های جدیدتر کشفیدند. و در لباس های اجانبه عکس ها بگرفتند.
    هزینه اجاره لباس ها هم فکر کنم 80 یا 100 یوان بود.





    البته چون بیشتر وقت خود را به گرفتن عکس از خودشان مشغول بودند جاهای کمتری را نسبت به بنده گشتند.

    متاسفانه زیاد اهل گرفتن عکس نبودم و نیستم وگرنه صحنه های زیادی از جلوی چشمانم می گذشت و ثبت نمی شد.

    به امید جهانی عاری از هر گونه خباثت
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوعات مشابه

  1. پیش نویس آیین نامه توسعه دوچرخه سواری و پیاده روی
    توسط alihejabdoost در انجمن فرهنگ دوچرخه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2014/12/15, 15:43
  2. کمک برای پیدا کردن مشخصات یک دوچرخه
    توسط Sae777 در انجمن کراس کانتری و ال مانتین XC / AM
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 2014/06/28, 04:17
  3. چرخ گم شده پیدا شد
    توسط rsmehrdad در انجمن خلیج فارس
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: 2014/03/16, 21:47
  4. پیشنهاد ایجاد صفحه ای با عنوان بازارچه
    توسط mkh834 در انجمن عشق دوچرخه
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: 2014/02/13, 12:31
  5. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 2013/09/22, 23:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •